چیزی جدیدا فکرم رو مشغول کرده این هست که چرا بعضی از زن ها به اصطلاح خانم ها به نشان دادن بدن خودشان علاقه دارند؟!sad

بعد به این نتیجه رسیدم که بعضی زن ها بدشان نمیاد که مرد ها بهشون نگاه بد داشته باشن.

این هم خصلتیست.no

اما بعد سوالی جدید برام پیش اومد که چرا بعضی از آن ها تن های خود را به حراج میگذارند؟

در اینترنت چرخی زدم و بعد این متن بسیار زیبا را پیدا کردم که به من فهمود بعضی ها خودشون میخوان و بعضی ها مجبورن!:


شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان ! چه گناه کبیره ای…! میدانم که میدانی همه ترا پلید می دانند، من هم مانند همه ام

راستی روسپی! از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی نگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این ایثار» است !
مگ.ر هردو از یک تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟

تن در برابر نان ننگ است

بفروش؛ تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان

شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین
شنیده ام روزه میگیری ؛غسل میکنی،نماز میخوانی،چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری،رمضان بعد از افطار کار می کنی،محرم تعطیلی


من از آن میترسم که روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم، غسل هم نکنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نکنم
راستی شنیده ام که بار ها نیمی از مبلغ توافق شده را بازمی گردانی
و میگویی : روا نیست ، برای لذت بردن خودم پول بگیرم

قسم به درخت آنگاه که بریده شد , قسم به شمشیر آنگاه که عاقشته به خون شد , قسم به کبوتر آنگاه که شکار شد و قسم به دانه دانه های باران وقتی که به زمین خورد , ونوس که خدای زیبایی و شهوت بود خود بود پس روزی از تو بت خواهم ساخت در میدان شهر خواهم گذاشت و زیرش خواهم نوشت:

"چه کسی گفت نباید با ها عشق بازی کرد؟
خانه‌اش ویران بادyes


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها